درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
داستان کوتاه
داستانهای کوتاه .عشقی .پند اموز .
پنج شنبه 18 فروردين 1390برچسب:, :: 15:6 :: نويسنده : الهام قلندران
جاده زندگی... وقتی از پنجره روزگار ،جاده زندگی را می نگرم،جاده ی دور ودراز پر از فراز ونشیب را می بینم. به یاد می اورم که چقدر لذت بخش بود لحظاتی را که برفراز بلندی های این جاده شاد و سرمست می ایستادم و بدونه توجه به سختیهای مسیر پشت سر گذاشته طعم پیروزی را با تمام وجودم می چشیدم. وچه غم انگیز لحظاتی که در تنگناهای این جاده گیر افتاده بودم و هیچ راهی را برای نجات خود نمیافتم.دلم پر بود از غم و چشمان لبریز بود از اشک. و چه کوتاه، دلنشین لحظاتی که ارام از این جاده می گذشتم و مناظر اطراف با ادمهای باصفایش را نظاره میکردم. وچه زیادند زمانهای که همچون یک دونده با سرعت در این جاده می دویدم و هیچ کس و هیچ چیز را نمی دیدم، از کنار ادمهای با سرعت می گذشتم که دیگر هیچوقت در هیچ گوشه ی از این جاده ندیدمشان. وچه فراوانند زمانهای که به امید میانبر به بیراهها رفتم و از این جاده منحرف شدم و صد افسوس از ان زمانهای که در این بیراه ها سپری شدند و در اخر با دلی گرفته به اول راه برگشتم. خوب به یاد دارم که سخت بود لحظاتی را که تنها در این جاده حرکت می کردم،ان لحظات برایم دلگیرترین لحظات بود. و کم نبودند همسفران این جاده،ادمهای که هر کدامشان از جایی از این مسیر با من همراه شدند و در گوشه ای مرا تنها گذاشتند و چه تلخ بود لحظه جدایی از همسفران. بعضی از همسفران با رفتنشان یاد و خاطره هایشان از دلم رفت،اما بعضی ها لحظات بودن در کنارشان شد قشنگترین خاطره و وبرای همیشه در کنج صندوقچه قلبم جا گرفت. وچه دردناک لحظاتی که با سر بر روی سنگهای این جاده به زمین خوردم و چه شیرین لحظاتی که از روی این سنگها با امید بر خواستم. با امید به او که در تمام این مسیر با من بود ، در لحظاتی که در قعر پستی ها خسته و دردمند به هر دری می زدم و دنبال راهی می گشدم مرا در اغوشش کشید و در بخشش را بر رویم گشود،ان زمان که در کنار همسفران ،غافل و بی توجه به او می رفتم ،مرا نظاره کرد و دستان مرا محکمتر گرفت و ان موقع که خسته وتنها میرفتم و در هر گام که بر میداشتم صدایش می کردم ، شد بهترین همراه و با سکوتش پاسخم را داد و دلم را ارام کرد تا اكنون در لحظه شادی وسرمستی بر فراز قله های موفقیت دستانم را در دستان مهربانش بفشارم و از گرماي وجودش سيراب شوم .. نظرات شما عزیزان:
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|